• وبلاگ : بازي بزرگان
  • يادداشت : بازي سكوت
  • نظرات : 27 خصوصي ، 118 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8      >
     

    مي آيي

    هر شب در آرزوي آمدنت

    ستاره ها را مي شمارم

    مي آيي

    مي دانم که مي آيي ،

    اما صد افسوس که قدم در رو ياي من نمي گذاري.

    سلام ريتا خانم

    واقعا كه خوب گفتي و مطالبتون در عصر جمعه خيلي به جا بود كه وقتي در اين موقعه انسان مي خواد با خداش حرف بزنه ولي در درونش غوغايي به پا شده كه نگو ونپرس.

    خيلي استفاده كردم و ممنون كه برام پيام گذاشتي خوشحال ميشم كه مطالبمو بخوني و نظرتو بنويسي. يا علي

    آه.....

    بعد بگيد چرا اقيانوس تنهاست.....

    تولدش اومد و رفت کسي هم تحويلش نگرفت...

    سلام

    سكوت كن تا صداي درونتُ بشنوي

    و همين اتفاقي بود كه واسه تو افتاد

    شنيدن صداي درون

    معمولا ما اونقدر دورُ برمونُ شلوغ ميكنيم كه صداي درونمونُ نميشنويم...

    موفق باشيد

    سلام

    هيس سكت باش

    مي خوام حرفش رو بشنوم

    آروم تر

    يكي داره با من حرف مي زنه

    تورا خدا ساكت باشين

    يكي داره توي دل من غوغا به پا مي كنه

    يكي داره بهم مي گه...........

    ممنون

    بااحترام:

    SAYEESABZ

    سلام

    چي بگم؟ غوغاي درون رو فقط يكجور ميشه خاموش كرد.

    راستي بزرگ هم خودتي. قوي هم خودتي. بازي بزرگان رو شما شروع كردي!!!

    موفق باشي دوست عزيز

    يا علي

    من بدترم يا كفن دزده؟؟

    + مريلا 
    سلام. خوب بود؟

    از قديم گفتن: تو را يك زبان داده اند و دو گوش يعني يك بگو و دو بشنو.

    يه روز برنارد شاو در يك مهماني حضور داشته. تو اون مهموني يه خانمي بوده كه خيلي حرف مي زده و سر آقاي شاو و سايرين با حرفاش خورده بوده. اين خانم همين جور كه يك ريز حرف مي زده به شاو مي گه: من بلدم به سه زبان صحبت كنم. و شاو بهش مي گه: شما به چه زباني بلديد سكوت كنيد؟

    شرمنده اگه يه خورده بي ربط بود...

    سلام

    غوغائي بودهااااااااااااااااا

    فقط فرق شما با اون ها اين بوده كه شما سرو و صدا رو تو دلت داشتي ولي اونا...........

    به قسمتي ديگر از تحريفهاي عاشورا به روزم

    منتظر حضور گرم شما

    ياعلي

    سلام

    ولي به نظرم سكوتي كه تو داشتي همون

    سكوتيه كه مشيري ميگه:

    اي سكوت اي مادر فريادها...

    راستي چرا تو اين مملكت هيچ تابلويي كارايي و اثر نداره؟!

    يا حق

    ضمنا به اون آقايي كه خودش رو محب اهل بيت ناميده و اون پايين از قمه زني دفاع كرده و ديدم هر جا همين ها را تبليغ مي كند بگويم كه : اصلا در اين موارد نياز به فتوا نيست ... نياز به ذره اي عقل است .... زيرا شمشيري كه بايد بر سر يزيد وآل يزيد فرود آيد بر سر افراد بيگناه (‏!) و كودكان فرود مي آيد ...اگر اينها واقعا اهل قمه زني هستند به فتواي برخي مراجع تشريف ببرند در كربلاي موجود و با آمريكايي ها بجنگند و گرنه از ترس دشمن قايم شدن و مخفيانه جايي بر خود خنجر كشيدن عين نامردي و رياكاري و خودنمايي و بزدلي و ذلت و زبوني است و اضرار به نفس هم هست كه مطلقا حرام است .... آيا خودكشي حفظ سنت حسين بن علي است ؟ آيا بروز دهها مشكل مغزي و جسمي و عصبي و رواني بعد از قمه زني دستور دين است ؟ دستور هر ديني باشد دستور اسلام ناب محمدي نيست . هر مجتهدي هم چنين مجوزي داده باشد معلوم مي شود كه اسير خرافات شديد و عجيبي شده .... مگر هدف وسيله را توجيه مي كند و از وسيله براي حفظ ياد امام حسين مي توان استفاده كرد ؟ مخصوصا كه اين قمه زني ها به هزار فيلم و عكس تبديل مي شود و از صدها كانال مواهواره اي هزاران بار عليه شيعه پخش مي شود هزار تفسير مسخره و موهن و مغرضانه هم بدان اضافه مي گردد و بعد مي گويند شيعياني كه به خود رحم نمي كنند چطور انتظار داريد حقوق انسانها و محبت به همنوع را درك كنند ... اين كارها خدمت بزرگي به شيطان صفتان ضد دين است نه كمك به دين ....

    1.... در مورد قالب سازي مصنوعي براي بزرگان دين و خدا ..... كاملا درست است .... ما نمي خواهيم آنان را چنان كه هستند درك كنيم بلكه دوست داريم با داستانها خيالي و مبالغه يا خرافات شيرين آنها را به رنگ قصه هامون دربياريم و هم دين را خراب مي كنيم و هم خودمون عقب مي مونيم

    2 . قايم موشك بازي :‏ اتفاقا تنها راه درك خدا دل است .... كز هيچ دلي نيست كه راهي به خدا نيست .... حضرت عيسي :‏ حكمت در آسمان نيست كه به آسمان رويد و در زمين نيست كه آن را حفر كنيد ... حكمت در دلهاي شماست .... عكس اين سخن شما هم درست است كه اقبال لاهوري مي گويد : ما زخدا گم شده ايم او به جستجوست ... گاهي درون برگ لاله نويسد پيام خويش .... گاهي درون سينه مرغان به هايهوست ...

    3. بازي بشكن بشكن :‏ نكته خوبي بود ... اما من نتيجه ديگري گرفتم ... گاهي لازم است خودمان را كمي بشكنيم تا ارزش زندگي را درك كنيم ... اگر اين كار را نكنيم روزي شكسته خواهيم شد اما نه با ننرمش و فروتني بلكه با فشار زمانه ....

    4 . 100 ميليارد سلول عصبي در حجم 1300 گرمي مغز ... مجموع فعاليت هاي فكري و عقلي ما نشون ميده كه ما از يك هزارم مغزمان هم استفاده نمي كنيم ... نتيجه آن كه از خطاهاي ديگران پيروي مي كنيم و در مسائل مهم فرهنگي و عقلي هم عقلمان را به ديگران مي سپاريم ....تا زماني كه عقل و مغز آكبند به قبر كن سپرده شود ...

    5 . كاراگاه گجت:‏ نشان مي دهد كه افرادي كه داراي نيروهاي خارق العاده اي هستند نقاط ضعفي دارند كه بايد به كمك انسان هاي عادي پر شود ... هيچ انساني مانند خدا غني مطلق نيست ... و نقش عاطفه و عشق و دلسوزي بي صدا و نه رياكارانه كه مي تواند شخصي را در بزنگاه حوادث نجات دهد .... و نتيجه ديگر اين كه هر كس حتي يك دختري كوچك و به ظاهر ناتوان مي تواند در سرنوشت و تاريخ نقشي حياتي و ماندگار ايفا كند .. پس به هيچ كس به چشم كوچك نگاه نكنيم ...

    6 . بازي فرصت :‏ به ياد آيات و احاديثي افتادم كه پيامشان اين است : چه بسا افراد بلند مرتبه عالمقامي كه از هر پستي پست ترند... چه بسا اولي كه از همه آخر تر است .... قيامت هم خافضه رافعه است ‏(‏سوره واقعه ) ... يعني خيلي ها را كه بي خود باد كرده و بالا رفته اند خوار خواهد كرد و كساني را كه له شده و پايين كشيده شده و بي قدر كرده شده اند به بلندي خواهد رساند .... البته در ته صف اردو آخر ماندن با اينها فرق دارد و محاسن زيادي هم دارد ... مثل اين كه خطرها را اول ديگران تجربه كنند و شما پا جاي پاي تجارب قبلي بگذاريد و ....

    7 . بازي سكوت :‏ درست است .. ساكت شدن ظاهري هر چند خيلي سخت است اما ساكت كردن درون از سر و صداهاي آزار دهنده بسيار دشوار است و روانشناسان مي گويند آدمها نمي توانند تنها بمانند و با كسي حرف بزنند و وقتي هم كه تنها مي مانند بيش از پيش با خود در ذهنشان تك گويي دروني مي كنند و با خود پر حرفي مي كنند . مولوي هم مي گويد :

    از درون خويش اين آوازها

    منع كن تا كشف گردد رازها

    ذكر حق كن بانگ غولان را بسوز

    چشم نرگس را از اين كركس بدوز

    مثل اين كه مطالب من از پست هاي شما بيشتر شد ... اين هم از عوارض پرحرفي .....

    سلام .... داشتم مطالب وبلاگتون رو مرور مي كردم نكات زيبا و ارزشمند و راهگشايي مطرح كرده بوديد و من هم چند تا نتيجه ديگه ازونا گرفتم .... اولا اين كه خيلي ها دنبال سوژه مي گردن براي وبلاگشون و مشتي خرت و پرت و اراجيف يا كپي پيست يا تبريك و تسليت بلغور مي كنن و ميرن كه بله امدم نبودي و به من هم سر بزن ....اما شما از لابه لاي همين رويدادهاي ساده زندگي مطالب بسيار خوبي بيرون كشيدين ....

    ريتا جان سلام

    از سكوت گفتي يادم اومد مدتهاست دنبال يه جاي ساكت ميگردم جايي كه هيچ چيز جز صداي خدا نباشه اما نيست

    هر چي بيشتر گوشه گيري ميكنم هياهوي درونم بيشتر ميشه

    بعضي وقتا گريم ميگيره ميگم خدايا كسي خب پيشم نيست پس اين كيه از درون ازارم ميده؟ كيه نمي زاره فقط با تو باشم ؟ خيلي سخته

    بارها شده استغفار مي كنم شايد رها بشم

    دعام هميشه اينه خدايا من رو از سخنهاي دروني و حديث نفس نجات بده

    ميگم من هم بروزم سري بزني خوشحال ميشم

    يا حق

    سلام..

    باز نگاهي دقيق !!!

    من كه اينقدر بعضي وقت ها صدا تو وجودم هست كه حتي قدرت فكر كردن رو ازم ميگيره ....باورت ميشه؟؟

    خيلي وحشتناكه..ولي گاهي يه سكوتي بهم ميده اونم وقتي ميرم زيارتي جايي!!!

    اونجا ديگه خجالت ميكشن سرو صدا كنند...

    كاش هميشه ساكت بود ...

    يا حق

     <    <<    6   7   8      >