• وبلاگ : بازي بزرگان
  • يادداشت : بازي مار و پله
  • نظرات : 3 خصوصي ، 34 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     

    سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت...

    تاس رو ما ميريزيم اما عددش دست ما نيست . هنگام حركت مهره بسيار مردديم كه آيا به مار مي رسه يا نه ؟‏ به پله ميرسه يا نه؟ . گاهي وقتا از يه مار چند بار نيش مي خوريم شايد ده ها بار !! از بالا رفتن از پله ها لذت مي بريم ! خونه هارو يكي يكي طي مي كنيم كه به خونه ي پايان برسيم . بعضي ها در خونه ي آخر باز هم نيش مي خورند و اوني كه نيش نخوره برنده است !!!

    و اين يعني بازي زندگي ...

    موفق باشيد

    ما هم به روزيما !!!! قابل توجه

    باخودم فكر مي كنم كامنتهاي من به دست شما ميرسه ؟؟؟ اگه ميرسه و منو ميشناسيد دعوت منو به كلبه محقرم قبول مي كنيد ؟.......

    هنوزم منتظر آمدنتون هستم .//// در مورد بازي بايد بگم يه جورايي مثل زندگي آدماست يه وقتايي بالا ميري و يه وقتايي زمين ميخوري شايد عواملي توكار باشه ولي خودتم خيلي موثري ..... كاش طوري زمين بخوريم كه بتونيم بلند شيم . موفق و پيروز باشي دوست عزيزم ////

    تنها تر از هميشه
    جام مي ام تهي و جام غمم پر است
    وز جام دل مپرس
    کاين جام را به سنگ صبوري شکسته ام! ...
    دل شکسته و تنها چشم انتظارم ..............................

    سلام.خيلي وقته آپ نكرده بودي.

    خيلي بهتر از قبل شده و اميدوارم كه موفق باشي.

    ولي اين بار زود به زود آپ كن نه ماه به ماه.ممنون

    وقت كرديد به رايانت هم سري بزنيد.

    قرار نشد كاراي سخت سخت بخواهيا !!!!!!!! چشمك سلام خانومي قبلنا بيشتر تحويل مي گرفتي جديدنا ديگه تحويل نمي گيري چشمك خوش باشي عزيزم . دعام كن. ياحق
     <      1   2   3