سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

دعای همگانی

زن کشاورزی بیمار شد، کشاورز به سراغ یک راهب بودایی رفت و از او خواست برای سلامت همسرش دعا کند.راهب دست به دعا برداشت و از خدا خواست همه بیماران را شفا بخشد. ناگهان کشاورز دعای او را قطع کرد و گفت: " صبر کنید! از شما خواستم برای همسرم دعا کنید و شما دارید برای همه بیماران دعا می کنید!"

راهب گفت: " من دارم برای همسرت دعا می کنم ."

کشاورز گفت: " اما برای همه دعا کردید، با این دعا، ممکن است حال همسایه ام که مریض است ، خوب بشود و من اصلا از او خوشم نمی آید."

راهب گفت: " تو چیزی از درمان نمی دانی، وقتی برای همه دعا می کنم  دعا های خودم را با دعاهای هزاران نفر دیگری که همین الان برای بیماران خود دعا می کنند، متحد می کنم، وقتی این دعاها باهم متحد شوند، چنان نیرویی می یابند که تا درگاه خدا می رسند و سود آن نصیب همگان می شود .

دعاهای جدا جداو منفرد، نیروی چندانی نداردو به جایی نمی رسد.

 


نوشته شده در  چهارشنبه 86/6/28ساعت  3:19 عصر  توسط سر دلبران 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازی با کلام - بی کلام
[عناوین آرشیوشده]