سلام بر ريتا ي عزيز.از حضورتون در هر دو بلاگ خيلي ممنونم.
راستش قبلاً پيشتون اومده بودم و كل بلاگ رو مطالعه كرده بودم.براتون هم كامنت گذاشتم.ولي با كلي مشكل روبرو شد.آخرش هم كامنت آخري نرسيد.بايد عذر خواهي كنم.اميدوارم كه ببخشيد.
نوشته هاتون رو خيلي دوست دارم.ساده و شيوا هستند.از افكار و از احساست نويسندشون خوب مي گن.
اي كاش من هم مي دونستم و صداتون رو مي شنيدم.و خيلي ممنون كه اين مصاحبه رو اينجا نوشتين تا بيشتر با عقايدتون آشنا بشيم.
پست قبليتون يعني سفر رو هم خوندم.واقعاً قشنگ بود.تحت تاثير سادگي و گويايي متن تون قرار گرفتم.نوشته هام رو كه خوندين.به قول بچه ها خيلي سنگينن.يعني اونطور كه بايد ساده و رسا نيستن.نمي دونم چرا نمي تونم اينطور بنويسم.يعني لحظه اي كه مي نويسم احساس مي كنم كه اين سبك نوشتن براي اين مطالب خوب نيست و ارزش اون موضوع رو پايين مي ياره و باز هم مثل هميشه مي نويسم.شايد هم بخاطر لحن صحبت كردنم در زندگي عادي...نمي دونم كه ايراد كار كجاست.ولي اميدوارم كه با كمك دوستان خوبي مثل شما موفق بشم و اينطور نوشتن رو ياد بگيرم.
ممنون دوست عزيز.
...خوش باشيد و موفق...