و اما مطلبي راجع به قسمت : بازي فقر :
خدايا از تو ممنونم
از اينکه مال و منالي و جاه و مقامي ندارم
و در روي زمين خاکيت در روياهايم پرواز مي کنم
وبراي يافتنت به دوردست ها مي انديشم
اما کسي مرا نمي بيند
بجز کسي که همچو من باشد
به سرنوشت رنج ديده ها مي خندم
و خوشي ها و شادي هايشان را مي گريم
از آنجا که من روح خود را مي شناسم
اگر از اين سخنان متعجب شديد
مي گويم:
من خود متعجب ترينم !
چون مي بينم که شما خدايتان را در جسم فناپذيرتان مي بينيد .!