• وبلاگ : بازي بزرگان
  • يادداشت : بازي قالب شكني
  • نظرات : 12 خصوصي ، 85 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + حميد رضا 

    سلام

    اولين باره كه وبلاگون رو ميبينم

    قشنگه و به دل ميشينه...

    در گذرگاه زمان

    خيمه شب بازي دهر..

    ثانيه ها ميايند روزها ميگذرند

    عشقها ميميرند

    رنگها ...

    رنگ دگر ميگيرند

    و فقط خاطره هاست كه چه شيرين و چه تلخ

    دست ناخورده به جا ميمانند...

    مواظب خودتون باشين

    روزهاي زندگيت هموني باشن كه ارزو داري

    حميد 26 ساله

    ريتاي عزيز سلام

    خانومي غيبت داري؟؟؟

    وبلاگم به روز شد

    منتظرم

    يزدان يارتان

    سلام ......
    با يک دلتنگي کوچک در قالب رباعي به روزم ....
    منتظر ممنون

    سلام عليكم

    از مطالب وبلاگتان استفاده مي كنم.

    آقا پسر هم سلام مي رساند!

    دعا بفرماييد.

    يا هو

    سلام عزيز خسته نباشيد

    وبلاگ ما آپ شد اگر امكان داشت سري به ما بزنيد منتظر نظرات گرم شما دوستام عزيز هستيم

    ارادتمند مقدسي

    سلام

    دستتون درد نكنه عالي بود . از اينكه قابل مي دونيد و سر مي زنيد

    خيلي خيلي ممنونم. به روز كرديد قابلم

    بدونيد. با خدا و موفق باشيد

    يا هو

    به روز شدم

    ريتا خانوم ما كه مرتب مياييم و سر مي زنيم. اما شما درباره متن پاياني «تيراژه» به نام «چرا قسم خوردني است؟» نظر ندادي!؟!؟!؟

    مي دونم حتما ميايي مي خوني و مي گي: مطلب خوبي است با آن موافقم!

    سپاس و بدرود

    سلام!

    نمياي؟؟

    ببين سخت نوشتم يا آسونه؟!

    علم بهتر است يا... كدوم علم؟

    ياعلي

    باسلام خدمت شما دوست عزيزم

    در مورد سوالي كامپيوتري كه پرسيده بوديد

    مي خواستم بگم لطفا ايميل بديد تا جواب سوال رو به ايملتان بفرستم

    باسلام خدمت شما دوست عزيزم

    در مورد سوالي كامپيوتري كه پرسيده بوديد

    مي خواستم بگم لطفا ايميل بديد تا جواب سوال رو به ايملتان بفرستم

    سلام

    اميدوارم كه مثل آخرين قالب نشكنيم

    بيشتر به من سر بزن

    نمي دانم پس از مرگم چه خواهد شد،
    نمي خواهم بدانم كوزه گر از خاك اندامم
    چه خواهد ساخت.
    ولي بسيار مشتاقم،
    كه از خاك گلويم سوتكي سازد،
    گلويم سوتكي باشد
    بدست كودكي گستاخ و بازيگوش
    و او ...
    يكريز و پي در پي
    دَم خويش را بر گلويم سخت بفشارد
    و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
    بدين سان بشكند در من
    سكوت مرگبارم را...

    نكته بسيار ظريف اما مبتلي بهي رو اشاره كرديد كه امثال من هم از اين امر مستثني نيستم نياز به دعا داريم

    و تذكر...................

    حتي توي وبلاگ نويسي.......

    سلام....بسيار زيبا بود...اينو از ته دل ميگم ! خيلي زبا مينويسي...موفق باشي.

    سلام

    ببخشيد كه دير اومدم.

    مثل هميشه غوغا كردي.

    عاليه

    منم با نوشتت موافقم.

    يا علي

     <      1   2   3   4   5    >>    >