با سلام و آرزوي توفيق روز افزون
يكي از رفقا به نقل از استادشان مي گفت :بچه را بايد اجازه داد تا باز ي كند كه اگر اين كار را نكني در بزگسالي اش بازي مي كند و خيلي بد بازي مي كند.
كودكان از آنجايي كه كارهايشان خالي از رنگ و رياست كاري را مي كنند كه دلشان مي خواهد و برايشان مهم نيست كه ديگران در مورد كار آنها چه فكر مي كنند . ولي بزرگترها اكثر كارهايشان براي و بخاطر ديگران است و اگر كسي اعتماد به نفس نداشته باشد و خود را باور نداشته باشد هميشه سر در گم است و مجبور است كه با هر سازي برقصد .چون مردم هميشه حرفي براي گفتن دارند و زبان مردم را نمي شود بست .
شيخ بهايي گويد:آدمي اگر پيامبر هم باشد ،از زبان مردم آسوده نيست . اگر بسيار كار كند مي گويند:احمق است و اگر كم كار كند مي گويند:تنبل است.اگر بخشش كند و مال خود را به ديگران ببخشد، مي گويند: افراط مي كند.اگر جمع گر باشد و خيرش به كسي نرسد مي گويند :بخيل است و كسي از خيرش بهره اي نمي برد.اگر ساكت و خاموش باشد مي گويند :لال است و اگر زبان آوري كند مي گويند : وراج و پرگو است.اگر روزه بدارد و شبها نماز بخواند ،مي گويند:رياكار است و اگر نكند،مي گويند:كافر و بي دين است .لذا هرگز نبايد به مدح و ثنا و سعايت مردم اعتنا كرد و جز خداوند نبايد از كسي ترسيد.
كاش خودمان را بشناسيم وخود را باور كنيم و فارغ از اينكه مردم چه مي گويند براي خودمان زندگي كنيم تازه آنوقت متوجه مي شويم كه زندگي چقدر راحت و زيباست.
ولي آيا آن روز خواهد رسيد؟
چه تمناي محال!
خنده ام مي گيرد!
در پناه حق ايام به كام