ريتا جان سلام
گفتي کوه يادم اومدسه سال پيش با بچه هاي بسيج رفته بودم کوه اونا همشون يه پا کوه نوردبودن
اينجوري بگم وقتي ميديدم با جرات و جسارت تمام از کوه فدلک ميرن بالا احساس ضعف ميکردم وتلاشم براي بالا رفتن کندتر و ضعيفتر ميشد وقتي به قله رسيديم اونا با يه شور و حال عجيبي پرچم ايران رو گرفتند تا عکس يادگاري بندازند من که تازه رسيده بودم نفس زنان ايستادم تو صف اونا اما حس قشنگي نداشتم
با خودم گفتم ليلا اين کار تو نيست اينجا جاي تو نيست اشتباهي اومدي
و نتيجه اين شد هر وقت هر جا بخوام برم سعي ميکنم تمام جوانب رو بسنجم و توانايي و استعداد خودم رو در نظر بگيرم
ميخوام بگم هر کسي از شرايط يه جور برداشت ميکنه
مهم اينه که ادم بعد هر تجربه به يه نتيجه خوب برسه ممنونم دوباره اون خاطره برام زنده شد
اون روز خيلي بهم سخت گذشت اما امروز هر وقت يادم مياد کلي ميخندم به چي ؟
به اينکه ادم بعضي اوقات چقدر از خودش فاصله ميگيره که نمي دونه کجا داره ميره و چه چيزي در انتظارشه
و در اصل از واقعيت دور شدن درد بزرگيست
به روزم تشريف بيارين
يا حق
