سفر گذر كردن است و عبور كردن و رفتن و ترك ايستايي و انجماد .... سفر گذاشتن و رفتن است ..... سفر هيجان و اضطراب و پويش و رويش است .... سفر از خويشتن به خدا .... از سرزمين خود عبور كردن تا افق هاي بيكرانه .... همراه با ابرها و جاده ها و پهنه بي انتهاي دشت ها .... فرصتي براي دل كندن روح و سبكباري و پرواز .....سفر با كاروانيان وامانده بشري به جغرافياي كربلا ... كه صحنه جاودانه نبرد حق و باطل است .... تاريخ هميشه زنده اي است نقش بسته در پهنه جغرافيا ..... سفر به منطقه اي كه عصاره همه شجاعت ها و فضيلت ها و مهرباني ها و پاكي ها در آن مدفون است .... و جاي جاي آن يادآور صحنه هاي زنده غربت انسان ..... براي رفتن به كربلا بايدكربلايي بود و دلي به وسعت حسين و زينب داشت ..... سفر خوبي برايت آرزومي كنم .....