سفر بهخير!”بهكجا چنين شتابان؟“گون از نسيم پرسيد”دل من گرفته زينجا،هوس سفر نداريزغبار اين بيابان؟“”همه آرزويم اماچه كنم كه بسته پايم“......”بهكجا چنين شتابان؟“بههر آن كجا كه باشد بهجز اين سرا سرايم“...”سفرت بهخير اما، تو و دوستي، خدا را“”چو از اين كوير وحشت بهسلامتي گذشتيبهشكوفه ها، بهباران،برسان سلام ما را“
سفر معنوي خوبي در پيش داري موفق باشي و در حالي كه ما براي تو دعا ميكنيم تو واقعاً از طرف من به امام حسين عزيزم سلام منو هم برسون همينو بگي خودش ميشناسه بگو ؟: روياي خاطرات يك زندگي هم خيلي دوست داشت بياد دست بوست اما انگار الان قسمتش نيست بهش بگو نزديك عروسيشه خيلي هواشو داشته باش البته هميشه به كمكت نياز داره