• وبلاگ : بازي بزرگان
  • يادداشت : بازي طبيعت
  • نظرات : 6 خصوصي ، 48 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تقديم به ريحانه نبي

    سيل اشكم راه بينائي گرفت
    بند بندم عطر زهرائي گرفت
    عشق را از فاطمه آموختم
    چشم بر دست كبودش دوختم
    دست او صدها گره وا مي كند
    دست او والله غوغا مي كند
    دست او مشكل گشاي عالم است
    روي آن جاي لبان خاتم است
    دست اودنياي احسان و صفاست
    دست او مشكل گشاي مرتضي است
    حيف شد آن دست رادشمن شكست
    باغلاف تيغ اهريمن شكست
    گويمت از قصه شهر نبي
    از شرار آتش و بيت علي
    درد بود و آتش و افسردگي
    ياس يود و سيلي و پژمردگي
    آه بود و ناله و بغض گلو
    پهلوئي بودو لگدهاي عدو
    در ميان كوچه آن دنيا پرست
    راه را بر مادر سادات بست
    گويمت سر بسته در آن كوچه ها
    فاطمه گم كرد راه خانه را
    آه اي مجنون زبان در كام گير
    لب فرو بند وكمي آرام گير