• وبلاگ : بازي بزرگان
  • يادداشت : بازي اعتماد
  • نظرات : 9 خصوصي ، 98 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    سلام

    بد بازي بود

    جاي بازي بديهامونو يادمون آورد. من كه فكر نكنم بتونم طنابه رو ببرم.

    اخه اون قدر دور خودم تنيده امش كه امروز فرداس تو دام تنيده اي خودم خفه شم. مگه اين كه يه دستي از يب به دادم برسه. يه چيز ديگه هم هس. ما آدما اگه لذت يه چيزي رو بفهميم حاضريم اونو با قبليه عوض كنيم. آخ اگه خدا لذت مناجاتشو بهمون ميداد...

    سلام خانمي

    ممنونم از اومدنت و نظر زيبات..

    اولين باره اومدم وبلاگت و خيلي خوشحالم كه با شما آشنا شدم..

    اين نوشتت رو كه خوندم متوجه شدم كه تو هم خداي مهربوني داري به اندازه خدايه من شك نكن ..

    اگه اينطور نبود نميتونستي اين جملات زيبا و پر معني رو بگي....

    خداي من و تو خداي هم هست و همه رو به يك اندازه دوست داره و شك نكن بر عكس بند هاش اهل فرق گذاشتن نيست ...مگه نه؟؟

    راستي من شما رو تو ليست دوستانم قرار ميدم البته با اجازتون..

    خوشحال ميشم يه تبادل لينكي داشته باشيم..

    موفق باشي عزيزم

    ممنون كه اومدي اشكالي نداره ولي

    عوضش من بروز كردم حالا هم دارم ميگم

    خدافظ

    درود ...

    قلم رسا و گيرايي دارين

    ممنون از حضورت

    ايام به كام ريتا بانو !!

    تابعد ...

    سلام ريتاي عزيز

    به شوق مطلب جديدت اومدم ولي با در بسته مواجه شدم ...

    منتظر مطلب جديدت هستم ..

    وبلاگم به روز شد زود زود بيا

    منتظرتم خانومي

    يزدان يارتان

    سلام من لينكت كردم اگه خواستي لينكم كن من آپم
    بنام خدا
    با سلام
    ممنون از لطف شما
    شما نمي خواهيد آپ كنيد ؟
    بازم به من سر بزنيد
    يا علي مدد

    سلام

    بزرگوار عذر تقصير را بپذيريد.

    دير آمدم اما هر دو مطلب آخر را با دقت خواندم ..

    اتفاقا چندي ژيش در وبلاگ يكي از دوستان كه در مورد توكل نوشته بود اين داستان و داستان مشابهي را نوشتم ....

    برخي خرده گرفتند ..

    درست است كه به نظر خيالي مي ايد .. اما ايمان هاي ما دست كمي از اين ندارد .

    .....

    بگذريم

    ....

    آمده بودم عرض كنم كه همين الان در حال ژياده كردن متن هستم .. و تقريبا نصف آن را انجام داده ام ... ان شا الله بزودي منشر مي شود!

    اين چند وقت هم شديدا گرفتار راه اندازي مجدد سايت رسانيک بوديم که البته هنوز هم مشکلاتي دارد .

    بنا داريم عکس ها ، متن ، و فايل صوتي سخنراني را در صفحه هيئت محبان الرضا(ع) در خود سايت قرار دهيم .

    دعا کنيد که طي اين هفته اتفاقات خوبي بيفتد.

    از لطف شما هم متشکرم که با اين همه مشتري و دوست و رفيق و غيره و ذالک! باز هم به ابدارخانه اين بنده حقير سر مي زنيد و چايي هاي کهنه دم ما را فراموش نمي کنيد.

    يا حق

    + نيكناز 

    سلام

    خيلي خيلي خيلي باحالي .متنت هم خيلي جالب بود .

    مرسي

    سلام

    خوبي؟

    حالا اپ مي كني خبر نمي دي هااااااااا

    راجع به چيزي هم كه گفتي اره كاملا باهات موافقم ما ادماااااا همه چيمون رو احساس وزبونمون مي چرخه اما در عمل هيچي نيستيم

    بازم بيا اونوراااااااااا

    بنام خدا
    با سلام
    ممنون از اينكه به من سر زديد
    نماز و روزه شما قبول براي من هم دعا كنيد
    يا علي مدد

    سلام .... اول اينكه داستانش خيلي زيبا بود دوم اينكه راجع به ايمان نميشه تو يه نظر يا تو يه پست نظر داد اما فقط مي تونم بگم كه كاش ايمان تو دلمون باشه نه رو زبونمون تا هر وقت كه خواستيم اونو بفروشيم به يه دروغ يا غيبت يا ....

    كاش بتونيم نگهش داريم ...

    4 تا رباعي به روزم ولي فقط راجع به دومي نظر ميخوام

    ممنون موفق باشيد

    سلام...ممنونم كه كلبه حقيره منو تو قسمت دوستانت گذاشتي..

    وبلاگ خوبي داري..

    بازم به من سر به زن...

    شاد واسموني باشي...

    درود ريتا خانم

    با سپاس از خواندن مطالب «تيراژه» و نظرهاي آزادانه خود. به نظر من وبلاگ از مطبوعات خيلي بهتره چون اين جور تبادل نظرات را ما در روزنامه و مجلات نمي تونيم انجام بديم. رو همكاريت حساب مي كنم.

    با سپاس و بدرود

    كاش باور داشتيم كه هركي به خدا توكل كنه، واسش بسه.

    كاش باور داشتيم كه خدا از مادر به ما مهربون تره

    كاش باور داشتيم كه خدا خيرخواه ماست.

    كاش باور داشتيم كه خدا از رگ گردن به ما نزديك تره.

    كاش باور داشتيم كه خدا ما رو مي بينه و ما تو محضرشيم

    و كاش و كاش و كاش ....

    پاسخ

    lمساله همين باور يا ايمان ماست همين و بس
     <      1   2   3   4   5    >>    >