سلام و درود فراوان بر شما و قلم توانمندتان و با احساستان ..که بسيار زيبا مي نگارد ..
مثل هميشه خواندني و بسيار...عالي بود .. ...آرزوي تندرستي و سعادتمندي
و کامرواي شما را در تمامي مراحل زندگي دارم .... در پناه حق
نشد يک لحظه از يادت جدا دل... زهي دل ، آفرين دل ، مرحبا دل !...
زدستش يکدم آسايش ندارم.... نمي دانم چه بايد کرد با دل ؟....
هزاران بار منعش کردم از عشق .. مگر برگشت از راه خطا دل....
بچشمانت مرا دل مبتلا کرد ... فلاکت دل ، مصيبت دل ، بلا دل......
از اين دل داد من بستان خدايا ... ز دستش تا به کي گويم خدا دل...
درون سينه آهي هم ندارم ... فقير و عاجز و بي دست و پا دل.......
بشد خاک و ز کويت بر نخيزد.... زهي ثابت قدم دل ، با وفا دل....
ز عقل و دل دگر از من مپرسيد .. چو عشق آمد کجا عقل و کجا دل ؟....
تو.......ز دل نالي ..دل از تو .. .. حيا کن يا تو ساکت باش يا دل...........