سلام
مدتي بود مشغله ام زياد شده بود نرسيده بودم بازي هايت را بخوانم امروز آمدم به راستي كه من به حال شما ها غبطه مي خورم قلمم قاصره خيلي دوست دارم مفاهيم ديني را كه بيش از 25ساله باهاشون زندگي كرده ام به عنوان زكات نشر بدهم
الفرصه تمر مرالسحاب فاغتنم الفرص
چقدر زيبا سروده حسان :
دوش ديدم كه به جوي آب روان مي گذرد
گذر عمر بديدم كه چسان مي گذرد
گلپري باد بينداخت چو برآب روان ديدمش از نظرم چرخ زنان مي گذرد
بگذريم
عمر چون باد است و بد و نيك جهان چون گل و خار
خوشم از اين كه بدو نيك جهان مي گذرد
ما فات مضي و ما سياتيك فاين
قم فاغتنم الفرصه بين العدمين
به هر حال آن چه گذشت كه غصه نداره
آينده را هم كه نمي دانيم به آن مي رسيم يانه
پس همين الان پاشيم و فرصت غنيمت شماريم