• وبلاگ : بازي بزرگان
  • يادداشت : بازي سكوت
  • نظرات : 27 خصوصي ، 118 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    تو کربلا مي دوني چي شد ؟تو کربلا حسين و عباس وياران به حقيقت رسيده اش تن هايشان را به تن طلبان سپردند و از خدا بالهايي گرفتند و پروازي به سوي عشق کردند . بگذاريد مثالي بزنم :
    استاد عاشقان عالم با دستان پر توانش در حال عشقبازي بود که آتشي بر عشقش زدند و دستان او را از تن جدا کردند اما مي داني عباس چه کرد ؟
    فرمود : در خيال باطلت گمان کردي دستانم را جدا کردي و ديگر دستي ندارم پس نظاره گر باش وببين خدايم چه مي کند اي بي احساس در بند .
    خدا به جاي دستانش به او پر پرواز عطا کرد و بالهايي جاي دستها را گرفتند و او در آسمانها
    همراه فرشتگان اوج گرفت و پرواز کرد و خاک را به خاکيان سپرد.