• وبلاگ : بازي بزرگان
  • يادداشت : بازي چيدمان
  • نظرات : 15 خصوصي ، 105 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با سلام و دعاي خير و آرزوي قبولي زيارت

    وقتي ليست اسامي تان را ديدم و توانستم اسم خودم را پيدا كنم و ديدم كه از قلم نيفتادم بسيار خوشحال شدم.خيلي ممنون از اينكه فراموشمان نكرديد و برايمان دعا كرديد.با ديدن ليست اسامي با خوشبيني بسيار ياد روايتي افتادم:
    اويس قرني در طول عمر پيامبر(ص) را نديده بود .روزي خواست كه به محضرشان شرفياب شوند .ايشان از مادر خود نگهداري مي كردند و مادر با پيري و مريض احوالي نياز به مراقبت دايم ايشان داشت.از مادر خود اجازه خواستند كه يك روز برايشان مرخصي دهد تا به مدينه روند و رسول خدا را از نزديك ببينند.ولي مادرش گفت :مي داني كه جز تو كسي را ندارم لذا اگر توانستي فقط نصف روز را برو و برگرد.
    اويس عازم مدينه شد ولي از شانس بدش رسول خدا به بيرون از شهر رفته بودند و قرار بود كه بعد از ظهر برگردند.لذا چون به مادرش قول داده بود بدون زيارت رسول خدا به پيش مادرش برگشت.اويس نتوانست پيامبر را از نزديك زيارت كند ولي رسول خدا چون به مدينه برگشت فرمود:من بوي اويس قرني را از اينجا مي شنوم.
    خدايا !ما كه دستمان كوتاه است ولي چه مي شد اگر .....
    بازم ممنون از اينكه به يادمان بوديد و برايمان دعا كرديد.
    ما را از دعاي خيرتان محروم نفرماييد.در پناه حق- ياعلي