سلام علي آل ياسين
سلام دوست من . بياييم بارنگها يه بازي بكنيم ولي قول بده مردونه!
يه بازيي كه قهرمانش خودمونيم يه بازي باخودمون وهواي نفسمون
هواي نفسمون مارو رنگ ميكنه وهميشه رومون نقاشي هايي ميكشه كه ما زياد توجه نمي كنيم چون توي آينه اصلي نگاه نميكنيم آخه چون هميشه به فكر بازيهاي ديگه اييم زياد بهش فكر نميكنيم..... ولي اگه بخوايم هوشيارانه باهاش بازي كنيم حتما مي تونيم ما برنده باشيم . يكي ازراه هاي بردن اين بازي اينه كه بايد روي اون روكم كنيم اون هم يه نقاشي بكشيم روش كه انقدرقشنگ باشه كه خدا بياد تماشاي اون نقاشي اون وقت ديگه ما برنده شديم و هواي نفس ديگه به سختي ميتونه با اوني كه جلوي نقاشي ما وايساده وداره نگاش ميكنه كناربياد.............. بازي خوبيه جايزه هم داره.
موفق باشي.
سلام . خيلي موضوع جالب و خلاقانه اي رو پيش كشيدي. واقعا دنياي كودكي دنياي قشنگيه .فارغ از مشكلاتش دوران تجربه اموزيست.با هر حسي سعي ميكنه تجربه اي بدست بياره .يادش بخير
يا حق
سلام
کار جالبيه هرچند يه خورده سخته...
ميشه بهش گفت بازي بچه ها ، بچه ها بازي هاشون خيلي جالبتر از بازي هاي آدم بزرگاس...
برات يه نوشته ي قديمي خودمُ ميذارم از بازي بچه ها :
ديدم بستني ش افتاده رو زمين و قيف بستني ش تو دستش مونده ، هنوز دو سه تا دهن بيشتر ازش نخورده بود ، گفتم اشکال نداره يکي ديگه برات ميخرم..... بعد از اينکه کارم تو مغازه ي دوستم تموم شد زديم بيرون ، بهش گفتم : چي شد بستني ت افتاد ؟ گفت : بستني مُ گرفتم پشتم کج شد افتاد. گفتم خوب واسه چي گرفتي پشتت ؟ گفت : آخه ديدم دوستت ميبينه دلش آب ميشه..... يه دختر هفت هشت ساله نگران آب شدن دل يه پسر بيستُ چهار پنج ساله س.... ولي بعضي از ماها که ادعاي بزرگي هم داريم ، حتي نگران شکستن دل آدما هم نيستم ، خيلي راحت مث آب خوردن به همه چي پشت ميکنيم ، به آدما پشت ميکنيم تا يه وقت به بستني هامون پشت نکرده باشيم ، تا حالا دقت کرديد بعضي ازما آدماي بزرگ نما به خاطر بستني هامون چيکارا که نمي کنيم ؟؟؟
ديدم بستني ش افتاده رو زمين و قيف بستني ش تو دستش مونده ، هنوز دو سه تا دهن بيشتر ازش نخورده بود ،
گفتم اشکال نداره يکي ديگه برات ميخرم.....
بعد از اينکه کارم تو مغازه ي دوستم تموم شد زديم بيرون ، بهش گفتم : چي شد بستني ت افتاد ؟ گفت : بستني مُ گرفتم پشتم کج شد افتاد. گفتم خوب واسه چي گرفتي پشتت ؟ گفت : آخه ديدم دوستت ميبينه دلش آب ميشه.....
يه دختر هفت هشت ساله نگران آب شدن دل يه پسر بيستُ چهار پنج ساله س....
ولي بعضي از ماها که ادعاي بزرگي هم داريم ، حتي نگران شکستن دل آدما هم نيستم ، خيلي راحت مث آب خوردن به همه چي پشت ميکنيم ، به آدما پشت ميکنيم تا يه وقت به بستني هامون پشت نکرده باشيم ، تا حالا دقت کرديد بعضي ازما آدماي بزرگ نما به خاطر بستني هامون چيکارا که نمي کنيم ؟؟؟
شايد بازي كودكانه ( ولي 99% قصد شما چيز ديگري بوده است )
موفق باشي دوست خوبم
با سلام
اگر چه كمي ريخت و پاش داره اما خيلي زياد باعث رشد خلاقيت در كودكان مي شه
به نام خدا. سلام. من نظر ندارم. سوال دارم:
چرا من را به عنوان يك دوست انتخاب كرديد؟
آدم قحط يود؟ ارشميدس؟؟
بابا شما بايد برين سراغ هموطناتون مثل ابن سينا يا زكرياي رازي يا ارشميدس يوناني.. هان؟ اين كه منم..
شوخي كردم. ممنون كه به وبلاگم سر زدين. وبلاگتون آموزنده است. مختصر و مفيدگفتم.
وبلاگ اصليم همونيه كه نوشتم.
وبلاگ اوره كا! خاليه تا وقتي كه يه كاري كه دارم تموم بشه.
اون وقت خدمتتون هستم
البته الان هم خدمت بلاگنويساي خوب پارسي بلاگ هستم
چاكر پارسي بلاگها و پارسي زبانها...
سلام ... بازيِ جالبيِ
ز عقل انديشه ها زايد كه مردم را بفرسايد
گرت آسودگي بايد برو عاشق شو اي عاقل
ولي اين بازي مي گويد اگر مي خواهي از هر چه رنگ تعلق است خودرا رها سازي به دوران كودكي بازگرد
سلام!!!!!!!!!!
خوبي؟
واي واي!!!
چقدر كيف مي ده هم چين بلايي سر خودت بياري....!!!
فكر كن!!
بدون دغدغه و ناراحتي!!!
گوآش و آب رنگ و بر داري به سر و صورتت بزني!!!
بعد با همون دستت روي صورت بادكنك نقاشي كني!!!
يا با همون انگشتات رو صورت دوستت نقاشي كني!!!!
دلم مي خواد هم چين كاري بكنم...
ولي حيف آخه مامانم مي گه خونه كثيف ميشه....
بعد همه مي گن كه ديگه بزرگ شدم....
ولي منم دلم مي خواد..........
خيلي عكس قشنگي بود....
سروكارت گرباكودكان فتاد
با زبان كودكي بايد گشاد
در و که باز کردم ديدمش داشت تو اتاق راه مي رفت و لباساشو در مي اورد
وارد اتاق که شدم سلام کرد و بوسيدم
بعد شروع کرد به حرف زدن مثل هميشه
حوصله نداشتم يه سردي تمام وجودم پر کرده بود انقدر که احساس کردم قلبم داره يخ مي زنه
هيچ احساسي تو وجودم نبود بجز سردي
دلم مي خواست تنها برم قدم بزنم
نشستم رو تخت فکر کرد خسته ام لباسامو دراورد و پشتم دراز کشيد برگشتم نگاش کردم
خواست ببوستم که بالشو گرفتم رو سرشو يه گوله توش خالي کردم
شايد فکر کرد مي خوام باهاش شوخي کنم که هيچ عکس العملي نداشت
لباسامو اروم پوشيدم و رفتم که تنها قدم بزنم
باشه تو بازي شركت مي كنم ولي نگيد جرزدي .
اين بازي زندگي چون هم بازي شيربن زندگي داره با رنگهاي زندگي بازي مي كنه و مي گه زندگي بازي رنگ هاست تو هم بيا بازي كن و خودتو با زندگي رنگي كن تا بفهمي زندگي پر از رنگ هم خوب و هم بد ولي ميتوني خودت زندگيتو خوب رنگ كني
